نمیتوانیم فعلاً یک شرکت تاسیس کنیم و بعد بنشینیم و فکر کنیم که با این شرکت چه میتوان کرد. یا اساسنامهای تنظیم کنیم و همهی فعالیتهای قابل تصور را در آن فهرست کنیم که اگر روزی تصمیم به کاری گرفتیم محدودیتی نداشته باشیم!
بنابراین اولین سوال مهم این است که قرار است چه کنم؟
آیا میتوانم داستانی از کسب و کارم تعریف کنم که ضمن جذاب بودن، اجرایی هم باشد؟
در این مرحله مناسب است بحث مدل کسب و کار و داستان آن را مطالعه کنید.
حالا تلاش کنید در چند سطر، داستانی از کسب و کار مد نظر خود بنویسید.
جذاب بودن و هیجان انگیز بودن کافی نیست. مهم این است که این داستان اجرایی باشد.
به خاطر داشته باشید که تا امروز، شما وجود نداشتهاید و کار دنیا هم بدون شما لنگ نبوده.
کسی که فردا قرار است کالا یا خدمتی را از شما بخرد، امروز آن محصول یا خدمت را از جای دیگری تهیه میکند یا لااقل جایگزینی داشته است که باعث شده تا امروز بدون محصول و خدمت شما، به زندگیاش ادامه دهد.
پس شما باید به یک سوال مهم پاسخ دهید: «چرا من؟ چرا باید به سراغ من بیاید؟».
اینجا است که شما بر اساس همان چیزی که در داستان کسب و کار من خواندید، باید توجیهی داشته باشید و بتوانید لااقل به خودتان اثبات کنید که در حوزه محصول یا فرایند، نوآوری مهمی انجام دادهاید.